بافت سنتی و مذهبی جامعه کشور عزیزمان افغانستان، نگاهی متفاوت از مردان را برای زنان جامعه مان به ارمغان آورد ه است . نگاهی که نتیجه آن نوعی برخورد و ذهنیتی فرودستانه به زنان بوده است و زندگی زنان را در طور سالهای طولانی متاثر ساخته و محرومیت های زیادی را برای آنها به دنبال داشته است. محرومیت از آموزش و تحصیل ،محرومیت از همسنگی هموزنی با مردان جامعه ، مشمول رفتار های خشونت زا بودن که جسم و روان زنان ما را آسیب پذیر و رنجور می سازد، ازدواجهای اجباری و زیر سن ، نگاهی های زن ستیزانه ای که هر روز عرصه را برای داشتن یک زندگی سرشار از امید برای زنان ما تنگ تر می سازد ، همه و همه حاصل میراثی است که در فرهنگ و سنت های ما باقی مانده است و حتا ممکن است از همان نخستین روزهای تولد یک زن ، همرا او باشد . لبخندی که از تولد نوزاد پسر بر لب ها می نشیند را هرگز مادری که دختری به دنیا می آورد ، تجربه نخواهد کرد بی مهری وگاهاً قهر و خشم تمام آن جیزی است که مادر صاحب نوزاد دختر از سوی خانواده دریافت خواهد کرد بخصوص اگر نوزاد تازه متولد شده، چندمین دختر خانواده باشد که آمدنش به امید داشتان فرزندی ذکور بوده است. از این رو نوزاد پسر و به اصطلاح پسر دار شدن هم افتخاری است برای مادر و هم آرزویی که برای تحقق آن بسیار مادران این سرزمین ، مشمول حاملگی های مکرر و بدون فاصله برای رسیدن به آن هستند، حاملگی هایی که روحیه را آزرده می کند و جسم را به واسطه ضعف توان بدنی مادر وضعیف شدن سیستم ایمنی اش فرسوده نموده و دچار مشکلات صحی می نماید.
زایمان های سخت و دشواری که فشارهای جامعه سنتی ، به آنها تحمیل کرده است ، همه خود نوعی از ستم در حق مادران و زنانی است که بهترین سالهای عمر شان قربانی آرزوها و خواست های مردانی می شود که مادر را فقط مسئول زایمان اولاد می داند و همینطور جنسیت فرزندشان بیشتر از سلامت همسران شان اهمیت دارد.
بحث انتخاب جنسیت و موضوع داشتن پسر یا دختر ، یک بحث علمی و تخصصی است که علم جنتیک ، فزیولوژی و تعذیه به کمک انسانها آمده تا با رعایت نکات ساده ای بتوان نوع جنسیت نوزادان را انتخاب کرد. به کمک این مباحث علمی ، افراد بر حسب اراده و خواسته خود کیفیت زندگی فامیلی خود تأثیر گذار باشند. این بحث ، یک موضوع اجتماعی است که تأثیر غیر قابل انکار پیشرفت علم بر روی زندگی شخصی انسانها و به دنبال آن تأثیر بر روی اجتماع را نشان می دهد.
جای خالی این موضوع مهم چه در زمینه اطلاعات علمی و چه از نظر انتخاب جنسیت، مطمئناً راه حلی است که به کمک مادران آمد و بنابر خواسته والدین نسبت به نوع جنسیت ، تعداد فرزندان با جنسیت ناخواسته کمتر شده و به دنبال آن حاملگی ها نیز کمتر خواهد شد و سنگینی با زایمانهای متعدد ، سخت و طاقت فرسا از روی دوش مادر برداشته خواهد شد . این انتخاب گر بودن در عرصه جنسیت اطفال ، خود قدرتی است که به مدد پیشرفت علم و تکنولوژی به خانوادها این فرصت را می دهد که در سه عرصه مهم مدیریت خانواده، یعنی مدیریت هزینه، مدیریت زمان برای تربیت اطفال و هم چنین در عرصه مدیریت انرژی و توان جسمی و روانی برای پرورش نسلی سالم و فرهیخته تر مؤفق تر عمل کنند.
اضطراب و نگرانی از داشتن دخترانی متعدد و تحمل فشار های روحی و جسمی غیر ضروری برای داشتن پسر یا بالعکس، برای مادران ما می تواند نقطه پایانی داشته باشد و این نوشتار قدمی آغازین برای گشودن فصلی تازه در زندگی مادران و زنانی است که سلامت روان و سلامت خانواده و حتی دوام و بقای پیوند زناشویی شان وابسته به جنسیت طفل شان است و این افتخاری است برای من که با تدوین این نوشتار در این موضوع پیشقدم شده و امید که بتوانم محرکی برای رسیدن جامعه به نقطه پایانی دردها و رنج های آنان باشم . هر چند که هدف من از تدوین این کتاب بی شک همدلی و همراهی با مردان و زنانی که سلامت خانواده و مادر و طفل را قربانی جنسیت طفل کنند نیست بلکه هدف ، همراهی و همدلی با مادران و زنانی است که می خواهند با سود بردن از آخرین یافته های علمی در عرصه جنتیک و طب در موضوع تعیین جنسیت طفل شان و کاربردی کردن آن در زندگی، شرایط بهتری برای توان مدیریتی زندگی خود، اولاد و فامیل خود آماده سازند تا با بهتر شدن این شرایط، زندگی به کام خودشان و فامیل شان شیرین و شیرین گردد.
در خاتمه از خانم فاطمه سادات موسوی برای مشاوره در این موضوع، پیشنهادات کاربردی و مسلکی و قبول زحمت ویرایش متن این کتاب، کمال تشکر و قدردانی را دارم.
مولف-1394
اشتراک گذاری :