نقش فرهنگ سیاسی در مشارکت سیاسی افغانستان (1380-1395)

محمداکرم عارفی1*، روبینه حمیدی2**

 

1- عضو هیئت علمی دانشگاه کاتب، کابل، افغانستان (نویسنده مسئول)

2- فارغ‌التحصیل ماستری روابط بین‌الملل دانشگاه کاتب، کابل، افغانستان

 

 

چکیده

فرهنگ سياسي به‌عنوان بخشي ‏از فرهنگ عمومي و مجموعه‌ای از ارزش‌ها، باورها، هنجارها و رويکردهاي ناظر به عرصه‌ی سیاست، از موضوعات بنیادینی است که به‌خصوص از نیمه‌ی دوم قرن بیستم به بعد، مورد توجه و موضوع پژوهش‌های بسیاری قرارگرفته است. موضوع نوشتار حاضر، بررسی فرهنگ سیاسی در افغانستان و پرداختن به این پرسش است که فرهنگ سیاسیِ افغانستان چه نقشی بر مشارکت سیاسی در این کشور در سال‌های بعد از 1380 داشته است؟ در این نوشتار با روش توصیفی‌ ـ تحلیلی، در آغاز توصیفی از فرهنگ سیاسی در افغانستان و ویژگی‌های آن ارائه شده است و سپس تغییرات به وجود آمده در شاخص‌های فرهنگ سیاسی افغانستان در دهه‌های اخیر ‌‌‌مورد بررسی قرارگرفته است. فرهنگ سياسي به‌عنوان نظام باورهاي ‏تجربه‌پذير، سمبول‌ها، ارزش‌ها و هنجارهایي که پايه‌ی کنش سياسي و بستر رفتارهای سیاسی افراد جامعه، احزاب و دولت‌مردان به شمار می‌رود، از موضوعات بنیادینی است که در دوران معاصر مورد توجه و موضوع پژوهش بسیاری از اندیشمندان عرصه‌ی سیاست قرارگرفته است. قوام‌ و پایداری‌ هرگونه‌ مشارکتی‌ به‌ خاستگاه‌ فرهنگ‌ سیاسی‌ جامعه‌ بستگی‌ دارد؛ چرا که‌ فرهنگ‌ سیاسی‌ عاملی‌ مهم‌ در تعیین‌ ماهیت‌ اجتماعی‌ سیاسی‌ افراد جامعه‌ است‌ و نگرش‌ها، ارزش‌ها و هنجارهای‌ جامعه‌ را درباره‌ سیاست‌ و قدرت‌ مشخص می‌کنند. در این نوشته تلاش می‌گردد تا در ابتدا سطح تغییرات در فرهنگ سیاسی جامعه افغانستان در دو دهه اخیر بررسی شود و آنگاه تأثیر فرهنگ سیاسی روی مشارکت سیاسی از طریق بیان رابطه باورها با رفتارها و بررسی موردی از افزایش مشارکت سیاسی، تحلیل گردد.

واژه‌های کليدي: فرهنگ سیاسی، مشارکت سیاسی، فرهنگ سنتی، ملیت، مدرنیسم

0 0 votes
Article Rating

اشتراک گذاری :



چاپ
Subscribe
Notify of
guest

0 Comments
Inline Feedbacks
View all comments

2024-05-05