حسینعلی کریمی1، علیرضا محسنی2، نجیبالله ارشد3
[1] . دانشآموخته ماستری اقتصاد دانشگاه کاتب، نویسنده مسئول
چکیده
انرژی برق نسبت به سایر حاملهای انرژی، نقش مؤثری در تولید و مصرف دارد و روزبهروز به اهمیت آن در فرایند تصمیمگیری اقتصادی و اجتماعی افزوده میشود. هدف این مطالعه، تخمین تقاضای برق در بخش خانگی شهر کابل به عنوان یکی از بخشهای مهم مصرفی این شهر است. برای دستیابی به این امر، با تکیه به مطالعات خارجی و ساختار برق این شهر، عوامل مؤثر بر تقاضای برق خانگی استخراج شده است. برآورد معادله از روش حداقل مربعات معمولی (OLS[1]) صورت گرفته است. سری زمانی از سال ۱۳۸۸-۱۳۹۴ به صورت ماهیانه انتخاب شده است. نتایج حاصل از برازش مدل نشان میدهد که کشش قیمتی خودی، کشش درآمدی تقاضای برق، کشش قیمتی متقاطع (گاز، دیزل و پطرول) و مشترکان خانگی به ترتیب برابر با ۴۹/۰، ۶۴/۰، ۲۵/۰-، ۷۵/۰، ۰۷/۰ است که بیانگر، نُرمال – ضروری بودن و جانشین بودن سوختهای دیزل و پطرول است؛ همچنین، معنادار بودن متغیر مجازی در سطح اطمینان ۹۵ درصد، نشاندهنده تأثیر قابل توجه دمای هوا در تقاضای برق خانگی است. ضریب منفی گاز به عنوان کالای جانشین در مدل نشان میدهد که با وجود کاهش قیمت آن، مصرف برق افزایش یافته است. این امر بیانگر مصرف همزمان گاز و برق است. یعنی گاز کالای جانشین مناسبی برای برق محسوب نمیشود. ضریب پایین مشترکان مبین عدم اثر معناداری در مصرف در این بخش است. این دلایل میتواند ناشی از رفاه پایین و عدم وجود وسایل برقی پرمصرف در بیشتر خانوارهای کابل و همچنین عدم وجود عرضه کافی (پرچوی برق) باشد. آنچه در نتایج این تحقیق، قابل تعمق است علامت مثبت ضریب قیمت برق برخلاف نظریه تقاضا به دست آمده است. با توجه به پیشبینیهای موجود، دلایل مثبت بودن ضریب قیمت، کمبود عرضه، پایین و دستوری بودن قیمت برق میتواند باشد.
واژههای کلیدی: تقاضای برق، بخش خانگی، روش حداقل مربعات معمولی، کشش، دادههای سری زمان
اشتراک گذاری :